در تاریخ درباره عفاف و حجاب حضرت زهرا(درود الله علیها) زمانی که برای خطبه پر اسم و رسم خویش مسجد طالقانی مشهد در امان از زمینه فدک به مسجد می رفتند، اینگونه آمده میباشد:" لاثت خمارها علی رأسها و اشتملت بجلبابها" :... حضرت زهرا(درود الله علیها)هنگام خروج ازمنزل مقنعه رامحکم برسربستند مسجد توفیق مشهد و جلباب را بر روی آن پوشیدند....»( طبرسی ، 1381: ج 1، ص 98).این گواهی تاریخی نیز علامت میدهد که جلباب پوششی مختلف از خمار بوده و تحت عنوان پوشش رویی و دانش آموز تن را می پوشانیده میباشد.
ج) همینطور درنهج البلاغه که کتابی درنهایت شیوایی وبلاغت میباشد،امیرالمومنین(علیه السلام) مى فرمایند: "مَنْ أَحبَّنا اهل البیت فلیستعدَّ للفقر جلباباً": هر کس ما اهل بیت را دوست داراست از فقر لباسى فراهم نماید» و این به آن معنی میباشد که شخص می بایست خرقه فقر بپوشد و سراسر وجود خویش را با فقر بپوشاند و یا این که وی به بعضى از کارگزارانش مى نویسند: "فالبس لهم جلباباً اینجانب اللین": براى عموم پوششی از نرمى بپوش. گشوده هم به لحاظ میاید این عبارت بهاین معنا میباشد که سراسر وجودت قابل انعطاف خویی با عموم باشد. پس گویی درین لغت ها جلباب در معنای پوششی سرتاسری نقل شده میباشد.(نهج البلاغه،1386، طومار 19، ص 357ـ 356).
د) همینطور در آیهها عفاف نیز جایی لفظ خمار و جایی لفظ جلباب به عمل رفته میباشد که نماد رزرو مسجد توفیق مشهد از آن دارااست کهاین دو پوشش با هم تفاوت داشته اند (مهدی زاده،: 1387:ص6 ).
ه) اشخاصی زیرا مرحوم طبرسی معتقدند «دنی علی»: در معنای معلق کردن میباشد پس آیه" یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ "به این معناست که زن ها جلباب را به دوش خویش بیندازند وصورت واطراف تن خودرا با آن بپوشانند.(طبرسی،1412ق:ج3، ص 332). این معنا نیز دال میباشد براینکه جلباب پوششی کلان بوده که بر روی جامه های دیگر پوشیده می گردیده و فضا تن زنان را می پوشانیده میباشد.(به عبارتی)
و) همینطور «یدنین علیهن» در صورتیکه در معنای مجاورت نمودن نیز باشد، پس آرم میدهد که جلباب، بلیز وجود ندارد؛ چون تیشرت به شخص مجاورت میباشد و مجاورت نمودن آن مفهومی ندارد. پس جلباب بایستی پوششی روی خرقه های دیگر باشد که اورده شده میباشد آن را به خویش مجاورت نمایند و این پوشش به طور رها و سوای خواص پوشانندگی تن نباشد. (به عبارتی)
ز) همینطور روایتی از فرستاده الله(صلی الله علیه وآله وسلم) میباشد که فرمودند: «لغیر ذی محرم اربعة اثواب درع، خمار، جلباب، ازار»: در قبال نا محرم، بایستی چهار خرقه پوشید: تی شرت، مقنعه، جلباب و شلوار. (مجلسی، 1363:ج 103، ص 242) که در اینجا جلباب چیزی غیر از بلوز و خِمار قرار داده شدهاست و معنا پوشش روی دیگر البسه را میرساند که تن را می پوشاند. (به عبارتی)
پوشش زن درادیان بلندمرتبه الهی
همواره چهت نیل به ریشه یک مقاله و فهمیدن به عمق مسأله، بایستی آن را از نگرش و آدرس مسجد توفیق مشهد سیر تحولات تاریخی آیتم تحقیق قرار بخشید تا به عنایت بیشتراز پیش آن دست یافت. نگرشی به دیگر ادیان الهی بشر را بدین اصلی منتج می نماید که «عفاف » و مراقبت آن همواره گزینه تأکید آفریدگار متعال در آحاد ادوار و در روزگار تمامی پیامبران الهی بوده میباشد. ولی چرا که ورژن های اساسی کتاب ها آسمانی به غیر قرآن کریم ومهربان (تورات ، انجیل و...) در چنگ نمیباشد، نمی قدرت به صراحت کل در ارتباط با شدت و ضعف عفاف در آن ادیان نظر ها کرد. در دین زردشت، یهود، مسیحیت و اسلام که درین فصل به پژوهش آن ها میپردازیم. عفاف بر زنان امری مایحتاج بوده میباشد. کتابهای مقدس مذهبی، امرها و احکام فقهی، آداب و مراسم و سیره عملی رهروان این ادیان چهارگانه، شایسته ترین شاهد و بهترترین گواه بر ثابت این مدّعاست. عفاف و حجاب زنان، از سنن کهن فرهنگ و تمدن های بشری بوده میباشد و در ادیان الهی به خصوص زردشت، یهود و مسیحیت مسأله عفاف و رعایت آن مطرح بوده میباشد در برخی از ادیان مثل آئین یهود، مسأله عفاف طاقت فرسا خیس از حجابی میباشد که اسلام میگوید. ولی عفاف و حجاب در بعضا از ادیان الهی قبلی پاره ای طاقت فرساخیس از عفاف اسلامی بوده میباشد، هر تعدادی امروزه به آن پای حایل نیستند. (
در تاریخ درباره عفاف و حجاب حضرت زهرا(درود الله علیها) زمانی که برای خطبه پر اسم و رسم خویش مسجد طالقانی مشهد در امان از زمینه فدک به مسجد می رفتند، اینگونه آمده میباشد:" لاثت خمارها علی رأسها و اشتملت بجلبابها" :... حضرت زهرا(درود الله علیها)هنگام خروج ازمنزل مقنعه رامحکم برسربستند مسجد توفیق مشهد و جلباب را بر روی آن پوشیدند....»( طبرسی ، 1381: ج 1، ص 98).این گواهی تاریخی نیز علامت میدهد که جلباب پوششی مختلف از خمار بوده و تحت عنوان پوشش رویی و دانش آموز تن را می پوشانیده میباشد.
ج) همینطور درنهج البلاغه که کتابی درنهایت شیوایی وبلاغت میباشد،امیرالمومنین(علیه السلام) مى فرمایند: "مَنْ أَحبَّنا اهل البیت فلیستعدَّ للفقر جلباباً": هر کس ما اهل بیت را دوست داراست از فقر لباسى فراهم نماید» و این به آن معنی میباشد که شخص می بایست خرقه فقر بپوشد و سراسر وجود خویش را با فقر بپوشاند و یا این که وی به بعضى از کارگزارانش مى نویسند: "فالبس لهم جلباباً اینجانب اللین": براى عموم پوششی از نرمى بپوش. گشوده هم به لحاظ میاید این عبارت بهاین معنا میباشد که سراسر وجودت قابل انعطاف خویی با عموم باشد. پس گویی درین لغت ها جلباب در معنای پوششی سرتاسری نقل شده میباشد.(نهج البلاغه،1386، طومار 19، ص 357ـ 356).
د) همینطور در آیهها عفاف نیز جایی لفظ خمار و جایی لفظ جلباب به عمل رفته میباشد که نماد رزرو مسجد توفیق مشهد از آن دارااست کهاین دو پوشش با هم تفاوت داشته اند (مهدی زاده،: 1387:ص6 ).
ه) اشخاصی زیرا مرحوم طبرسی معتقدند «دنی علی»: در معنای معلق کردن میباشد پس آیه" یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ "به این معناست که زن ها جلباب را به دوش خویش بیندازند وصورت واطراف تن خودرا با آن بپوشانند.(طبرسی،1412ق:ج3، ص 332). این معنا نیز دال میباشد براینکه جلباب پوششی کلان بوده که بر روی جامه های دیگر پوشیده می گردیده و فضا تن زنان را می پوشانیده میباشد.(به عبارتی)
و) همینطور «یدنین علیهن» در صورتیکه در معنای مجاورت نمودن نیز باشد، پس آرم میدهد که جلباب، بلیز وجود ندارد؛ چون تیشرت به شخص مجاورت میباشد و مجاورت نمودن آن مفهومی ندارد. پس جلباب بایستی پوششی روی خرقه های دیگر باشد که اورده شده میباشد آن را به خویش مجاورت نمایند و این پوشش به طور رها و سوای خواص پوشانندگی تن نباشد. (به عبارتی)
ز) همینطور روایتی از فرستاده الله(صلی الله علیه وآله وسلم) میباشد که فرمودند: «لغیر ذی محرم اربعة اثواب درع، خمار، جلباب، ازار»: در قبال نا محرم، بایستی چهار خرقه پوشید: تی شرت، مقنعه، جلباب و شلوار. (مجلسی، 1363:ج 103، ص 242) که در اینجا جلباب چیزی غیر از بلوز و خِمار قرار داده شدهاست و معنا پوشش روی دیگر البسه را میرساند که تن را می پوشاند. (به عبارتی)
پوشش زن درادیان بلندمرتبه الهی
همواره چهت نیل به ریشه یک مقاله و فهمیدن به عمق مسأله، بایستی آن را از نگرش و آدرس مسجد توفیق مشهد سیر تحولات تاریخی آیتم تحقیق قرار بخشید تا به عنایت بیشتراز پیش آن دست یافت. نگرشی به دیگر ادیان الهی بشر را بدین اصلی منتج می نماید که «عفاف » و مراقبت آن همواره گزینه تأکید آفریدگار متعال در آحاد ادوار و در روزگار تمامی پیامبران الهی بوده میباشد. ولی چرا که ورژن های اساسی کتاب ها آسمانی به غیر قرآن کریم ومهربان (تورات ، انجیل و...) در چنگ نمیباشد، نمی قدرت به صراحت کل در ارتباط با شدت و ضعف عفاف در آن ادیان نظر ها کرد. در دین زردشت، یهود، مسیحیت و اسلام که درین فصل به پژوهش آن ها میپردازیم. عفاف بر زنان امری مایحتاج بوده میباشد. کتابهای مقدس مذهبی، امرها و احکام فقهی، آداب و مراسم و سیره عملی رهروان این ادیان چهارگانه، شایسته ترین شاهد و بهترترین گواه بر ثابت این مدّعاست. عفاف و حجاب زنان، از سنن کهن فرهنگ و تمدن های بشری بوده میباشد و در ادیان الهی به خصوص زردشت، یهود و مسیحیت مسأله عفاف و رعایت آن مطرح بوده میباشد در برخی از ادیان مثل آئین یهود، مسأله عفاف طاقت فرسا خیس از حجابی میباشد که اسلام میگوید. ولی عفاف و حجاب در بعضا از ادیان الهی قبلی پاره ای طاقت فرساخیس از عفاف اسلامی بوده میباشد، هر تعدادی امروزه به آن پای حایل نیستند. (